کتاب حاضر از دو منظر جزو آثار خاص آگاتا کریستی محسوب می شود، نخست اینکه یکی از معدود کتابهای داستان کوتاه اوست. گذشته از این مسئله از جمله آثاری ست که در آنها خبری از هرکول پوارو یا خانم مارپل نیست، بلکه کارآگاه دیگری با عنوان پارکر پاین حضور دارد که نحوه کار او به کارآگاهان خصوصی که دارای دفتر کار هستند، شبیه است. مشتری می پذیرند و گاه به طریق گروهی عمل می کنند؛ یعنی برخلاف شیوهای که پوارو یا مارپل ماجراهای خود را دنبال می کردند. پارکر پاین به احتمال قریب به یقین، از شخصیت هایی ست که آگاتا کریستی آفریده، اما نخواسته همانند مارپل یا پوارو به چهرهای ثابت در داستان ها و رمان های دیگرش بدل کند. این کارآگاه مشتریان خود را از طریق آگهی «آیا خوشحالید؟ اگر اینطور نیست به آقای پارکر پاین مراجعه کنید»، جذب می کند. به همین دلیل اساسا جنس پرونده هایی هم حل می کند، شکلی خاص پیدا می کند، برای نمونه شوهر بی وفای زنی میانسال را سر عقل می آورد یا کهنه سربازی را که احساس کسالت می کند، وارد ماجرایی پرهیجان می کند و ... اما شأن حضور شیراز در این کتاب چیست؟ در نیمه دوم کتاب خواننده ماجراهایی هستیم که در خارج از لندن برای پارکر پاین رخ می دهد، آن هم در طول سفری که شامل دمشق، بغداد شیراز و حاشیه رود نیل می شود. این بخش از داستان ها دقیقا بازتاب دهنده سیر و سفرهای بسیار آگاتا کریستی با شوهرش در مستعمرات انگلستان و حوالی آن است و به واسطه همین آشنایی، کریستی پای شخصیت های خود را به این نواحی می کشاند تا بر تنوع و جذابیت های داستانهای خود بیفزاید.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .