شلدون آلن سیلور اسـتاین خود را در هیچ قید و بندی نمیگذاشت و هر اتفاق و حادثهای را شدنی میپنداشت. مواردی چون رشد درخت روی سر یا توت فرنگی آدمخوار و یا حتی وجود فرمان برای کره زمین نشاندهنده این نکتـه است. خودش در مقدمه کتاب “ نوری در اتاق زیر شیروانی” مینویسد:“من آزادم. هر کجا که دلم بخواهد، میروم و هر کاری که دلم بخواهـد، انجام میدهم و معتقدم که همه باید چنین زندگی کنند. نباید به هیچ کس وابسته بود” “دلم میخواهد هر کسی، صرفنظر از سن و سالش، در کتابهای من چیزی پیـدا کند که بتواند مثل آینه خودش را توی آن ببیند. یکی از کارهای مرا بردارد و یک احساس مکاشـفه شخصی را تجربه کند. این فوقالـعاده است، البته برای خود آن شخص، نه برای من.”
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .