خلبانی که در یک بیابان گیر افتاده است، یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند که در مقابل او، فردی کوچک و خارقالعاده ایستاده است. غریبه میگوید: «لطفا برای من یک گوسفند بکش» و خلبان متوجه میشود که وقتی درک وقایع زندگی بسیار دشوار است، چارهای جز تسلیم اسرار آن شدن وجود ندارد. بدین ترتیب، افسانهی حکیمانه و مسحورکنندهای آغاز میشود که در آموزش راز آنچه واقعا در زندگی از سایر چیزها مهمتر است، جهان را برای همیشه برای خوانندگانش تغییر داده است. تعداد کمی از داستانها در جهان وجود دارند که به اندازهی داستان کتاب شازده کوچولو هم توسط کودکان و هم توسط بزرگسالان به طور گسترده خوانده میشوند و مورد توجه همگان قرار میگیرند. شازده کوچولو در سراسر جهان، قلب خوانندگان در تمام سنین را تسخیر کرده و خواهد کرد. این کتاب که در سال ۱۹۴۳ در نیویورک منتشر شده، یک پدیده در سراسر جهان محسوب میشود. نکتهها و حواشی جالبی درباره این کتاب وجود دارد؛ مانند اینکه در داستان یک گل وجود دارد و آنتوان دوسنت اگزوپری، این گل را با الهام از همسرش کنسوئلو نوشته است. کنسوئلو زنی تندمزاج بود و بیماری آسم داشت و برای همین است که گل سرخِ این کتاب نیز سرفه میکند. نکتهی جالب بعدی این است که اگزوپری که خودش یک خلبان بوده، برای نوشتن این کتاب از زندگی خودش نیز الهام گرفته بود؛ شخصیتهای خلبان و شازدهکوچولو در واقع برگرفته از اگزپری در دوران جوانی و کودکی هستند. او همچنین در ۴۴ سالگی در سانحهی هوایی درگذشت، سنی که قرابتی عجیب با ماجرای «شازده کوچولو» دارد، او نیز پیش از ترک سیارهاش ۴۴ بار به تماشای غروب آفتاب ایستاده بود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .