شاعری تبعید شده به نام «کا»، به ترکیه بازمی گردد و به شهر متروکه ی کارس سفر می کند. هدف ظاهری او از آمدن به این شهر، تهیه ی گزارش از موج خودکشی بین دخترانی مذهبی است که از داشتن روسری و حجاب، منع شده اند؛ اما خاطرات کا از دختری جذاب به نام ایپک، که به تازگی طلاق گرفته، نیز در آمدن او به این شهر نقش داشته اند. کا پس از گذشت مدتی درمی یابد که افراد گوناگونی، از همسر سابق ایپک گرفته تا تروریستی کاریزماتیک، در تعقیب او هستند. در رمان برف، هدیه ای گمشده به شکلی کاملا ناگهانی به صاحبش بازمی گردد، نمایش یک تئاتر به قتل عامی خونین تبدیل می شود و در نهایت، این یافتن خداست که می تواند پیش درآمدی باشد بر از دست دادن هر چیز دیگری. رمان برف، اثری تأثیرگذار، پرتعلیق و با طنزی اندک اما به جاست که برای انسان معاصر، بسیار قابل همزادپنداری است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .