داستان سرگذشت نديمه پس از ترور رئيسجمهور ايالات متحده آمريكا به ضرب گلوله و به قتل رساندن همه اعضاي كنگره انقلابي در كشور رخ ميدهد. قانون اساسي رسمي كشور لغو ميشود و حكومتي تماميتخواه و مسيحي به نام گيلاد شكل ميگيرد. مرزهاي كشور بسته ميشود. راه فراري وجود ندارد. زنان هدف اصلي ظلم حكومت محسوب ميشوند و حقوق و آزاديهاي فردي آنان به شدت نقض ميشود. آنها اجازه كار در خارج از خانه، مالكيت داراييهاي خود، و ارتباط با ديگران را طبق قانون جديد از دست ميدهند و بر اساس وضعيت تأهل و باروري خود مورد سنجش قرار ميگيرند. در اين وضعيت ديكتاتوري است كه خواننده ناگهان با شخصيتي جديد آشنا ميشود. اين شخصيت اصلي يك نديمه است و طبق روال معمول يكي از داراييهاي ارباب خانه محسوب ميشود. «آفرد»، شخصيت اصلي داستان چيز زيادي درباره زندگي خود به ديگران نميگويد. تنها چيزي كه از او ميدانيم اين است كه قبلاً با يك مرد مطلقه ازدواج كرده بود اما ازدواجش توسط حكومت لغو شده است. به همين دليل كودك وي از او ستانده و به يك خانواده ديگر بخشيده و خود وي نيز دستگير ميشود. در اين كتاب با زندگي روزانه اين شخصيت آشنا خواهيم شد و او دريچهاي براي ورود به زندگي در«گيلاد» است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .