در داستان کتاب پرواز شبانه حقیقتی که اهمیت روانشناختی قابل ملاحظهای دارد، اینست که سعادت آدمی در آزادی نیست، بلکه در پذیرفتن تکلیف است. هر کدام از شخصیتهای کتاب پرواز شبانه کاملا مشتاق و وفادارند به آنچه باید انجام دهند، و میدانند که تنها بشرط انجام کامل وظیفه پر مخاطرهشان به سعادت نائل خواهند گشت و ما بخوبی در یک نظر میبینیم که ریویر آدمی نیست که حساس نباشد (هیچ چیزی محرکتر از داستان دیدار او با زن رزمنده مفقودالاثر نیست) و او در صدور دستوراتی برای اجراء به خلبانانش جرات تمام بخرج میدهد. اگزوپری زمانی که از فراز "موریتانی" پرواز میکرد تا کارهای سرویس "کازابلانکا - داکار" را با موفقیت به اتمام برساند گفت: "نمیدانم کی باز خواهم گشت، از چند ماه پیش کارهای زیادی برای انجام دارم: جستجوی رفقای ناپدید شده، تعمیر هواپیمای سقوط کرده در سرزمین مخالفان و چند محموله پستی برای داکار." تمامی سخنان اگزوپری حاکی از "معرفت عقلانی" او هستند. مواجهه تن به تن او با مخاطرات سنگین اعتبار بیشتری به کتابش بخشیده و تقلید از آن را غیر ممکن ساخته است. ما داستانهای جنگی یا رویدادهای خیالی بسیاری را دیدهایم که مولف در آنها یک قابلیت سبکی نشان داده است، قابلیتی که حادثه جویان و جنگاوران واقعی به هنگام خواندن بر آن خندهها کردهاند. داستان کتاب پرواز شبانه که تحسینها را برمیانگیزد توامان دارای ارزش ادبی و ارزش سندی ست و این دو مزیت که بطرزی غیر منتظره در این اثر گرد آمده به "پروازشبانه" اهمیتی استثنایی بخشیده است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .