ادبیات کلاسیک زمان ندارد، کهنه نمیشود، همیشه شورانگیز و دوستداشتنی باقی میماند. رمانهای کلاسیک قرن هجدهم در زمانهی امروز خواهان بسیاری دارد. داستانهای عاشقانهی پرشور، شکل خاصی از زندگی و دغدغههایی که گاهی به چشم انسان امروز پیش پا افتاده میآید. برای انسان امروزی که همواره درگیر روزمرگی است و فرصتی برای آرامش پیدا نمیکند، خواند رمان های کلاسیک مانند راه رفتن درون قصههاست. قصههایی دربارهی زنانی با پیراهنهای بلند و پرچین و دستکشهای سفید و کلاه و آوای پیانو، و مردانی که شکار میروند، پیپ به دست میگیرند و زنان را در رقص همراهی میکنند. عمارتهای زیبا و باغهای پهناور و کالسکه و اسب و همهی چیزهایی که متعلق به سرزمینی دور به نظر میرسند. لذت خواندن رمانهای کلاسیک چیزی است که انسان امروز نباید از خود دریغ کند. عقل و احساس نوشته جین اوستین یکی از زیباترین عاشقانههای کلاسیک جهان است که بیش از دو قرن پس از انتشار هنوز هم خواندنی است.