«مغازه عتیقهفروشی» (یا دختری به نام نل) در دورهای نوشته شد که دیکنز تصمیم گرفته بود با ایجاد تغییراتی در کار خود داستانهایی کوتاه و قطعات کوچک طنزآمیز بنویسد که در قالب جزوههایی به صورت نشریه منتشر شوند. شماره نخست این نشریه با نام «ساعت دیواری آقای هنری» به اعتبار نام دیکنز فروش چشمگیری داشت، اما فروش شمارههای بعدی ناامیدکننده بودند؛ این تغییر سبک به مذاق خیل انبوه مخاطبان دیکنز خوش نیامد و آن را پس زدند. «مغازه عتیقه فروشی» نیز قرار بود چهارمین قسمت از این جزوه باشد که آقای هنری، دختر کوچک زیبایی را که شبانه راهش را در کوچههای تاریک لندن گم کرده به مغازه عتیقه فروشی پدر بزرگش میرساند، اما بعد از خداحافظی از آنها کماکان به آن دختر زیبا میاندیشد که در محیطی چنان فقیر زندگی میکند. دیکنز این داستان را کنار گذاشت و تنها از شخصیتهای دختر بچه، پدربزرگش، مغازه عتیقه فروشی فقیرانه آنها بهره برد، البته از تقابلی تاثیرگذار که جان مایه داستانش را تشکیل میداد نیز بهره گرفت و تضاد دختری جوان و زیبا را در محیطی کهنه و فقیرانه که جذابیت بسیاری داشت، مورد تاکید قرار داد. دیکنز بر این اساس رمانی را نوشت که ماجرای پیرمرد عتیقه فروشی بود که به همراه نوهاش نل که با زندگی فقیرانه و مغازهای ورشکسته روزگار میگذرانند. پیرمرد که ثروتش را داماد و یکی از نوههایش به باد دادهاند، برای تامین آینده نل، از رباخواری پول قرض کرده و با آن قمار میکند، باخت او در قمار و تلاش رباخوار برای توقیف او و اموالش در ادامه داستان موجب فرار نل به همراه پدربزرگش میشود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .