شرمین نادری خودش را شیرازی میداند، گرچه متولد محلهی امیرآباد تهران است. او که از سال 1380 بهعنوان نویسنده در نشریات مختلفی مثل چلچراغ، کرگدن و اعتماد نوشته، علاوه بر روزنامهنگاری، تجربهی قصهگویی و بازآفرینی قصههای قدیمی را هم دارد و این روزها در روستاهای سیستان و بلوچستان ترویج کتابخوانی و قصهگویی میکند. کتابهای او همیشه نقبی به تاریخ گذشتهی ایران بودهاند و نامههای قدیمی و دفترهای خاطرات مردمان گذشته هم اغلب نخ تسبیح این قصهها و روایتهای پر از خیال هستند. بعد از خواندن پاره نکردیم قصهی زندگی زنی از خلال نامههایش است. نامههایی صدساله که هنگام تخریب یک ساختمان قدیمی در یک چمدان پیدا شدند. قصهی رباب دیدهبان، زنی ساده و معمولی که در روشنایی شعلهی تنها چراغ خانه مینشست و برای خودش، برای من و برای تو مینوشت و بخش مهمی از تاریخ ایران را باز میگفت؛ بخشی که در پستوها، نامهها و چمدانهای چرمی قدیمی و توی زیرزمینهای خاکگرفتهی خانههای کلنگی گم شده بود. قصهی خودش و تمام زنانی را که برای اولین بار، بیخجالت و ترس از عشق و درد و حتی خشمشان حرف زدند، زنانی که دندان روی هم فشردند، از پلههای مرمری ساختمان تلگرافخانه بالا رفتند، در اتاقهای دلگیر روسای بیحوصله را باز کردند و روشن و سربلند وارد شدند و به قول پدر رباب حتی کاری مردانه کردند؛ اما همیشه زن بودند، عاشق بودند و عاشق ماندند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .