راوی رمان کوتاه در چشم شیطان نویسندهای است که ناگهان با تماس تلفنی دوستش، سونومورا، درگیر ماجرای قتلی عجیب و غریب میشود. سونومورا که مردی ثروتمند و بیکار است و سابقه بیماری روانی دارد، از او میخواهد در تماشای صحنه قتلی همراهیاش کند که او با شناختی که از داستانهای ادگار آلن پو و اسرار رمزنگاری دارد توانسته کشف کند. «در صورت مرد نه شادی و نه خشم، بلکه آرامشی عظیم خوانده میشد، البته اگر دلهرهای مرموز نبود مرموزتر از آن، نوعی شیء ایستاده در گوشه سمت چپ در یک متری مرد جوان بود که مانند مترسکی سیاه لباس تنش کرده بودند. ناچار شدم به خودم پیچ و تاب بدهم و چشمهایم را در تمام جهات بگردانم تا بتوانم جزئیات آن شیء را ببینم.»
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .