|درسته اون مرده اما من دیدمش. من به آشپزخونهی چیبینهکو رفتم و باهاش حرف زدم.| در دل شهری ساحلی و آرام، رستورانی کوچک پنهان شده؛ جایی که وعدههای غذاییاش چیزی فراتر از طعم و عطر در خود دارند. «آشپزخانهی چیبینهکو؛ گربهی کنجکاو» داستان رستورانیست که با هر غذا، پنجرهای به سوی گذشته میگشاید. غذای سنتی «کاگزن» در اینجا نهتنها یادآور خاطرات است، بلکه فرصتیست برای دیدار دوباره. کوتوکو، دختر جوانی که هنوز نتوانسته با غم ازدستدادن برادرش کنار بیاید، با شنیدن شایعههایی دربارهی این رستوران راهی سفر میشود. وقتی وارد چیبینهکو میشود، با نخستین لقمه از غذای آشنایی که یادآور دستپخت برادرش است، جهان اطرافش دگرگون میشود. زمان از حرکت بازمیایستد، دریا خاموش میشود، و واقعیت رنگ دیگری به خود میگیرد. در این فضای آرام و رازآلود، گربهای کوچک به نام چیبی نیز حضور دارد؛ موجودی که بیش از آنچه به نظر میرسد، میفهمد. او ناظر این ملاقاتهاست، همراه خاموشی که شاید خودش بخشی از این جادو باشد. «آشپزخانهی چیبینهکو» داستانیست دربارهی خاطره، سوگ و راههایی که میتوان برای التیام طی کرد. داستانی پر احساس و سرشار از لحظاتی که میتوانند ما را به گذشته پیوند بزنند تا راهی برای ادامهدادن پیدا کنیم. یوتا تاکاهاشی نویسندهی ژاپنی برندهی جوایز ادبی است که با مجموعهکتابهای «غذاهایی برای بهخاطرسپردن در آشپزخانهی چیبینهکو» به شهرت رسید. در آثار او، عناصر جادوی واقعگرا با احساساتی عمیق و انسانی در هم میآمیزند؛ و مضامینی چون سوگ، خاطره و پیوندهای خانوادگی محور روایتهایش را شکل میدهند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .