رمان معمائی ـ ماجرایی «تابان، مرز آسمان» مخاطبش را به سفری رازآلود میبرد. سفری که در آن، بازشدن هر گره گرهی جدید بهدنبال دارد؛ و هیچکس و هیچچیز آنچه مینماید نیست. رمان «تابان، مرز آسمان» از آن دسته رمانهایی است که خواننده قرار نیست برای خواندن آن متحمل رنج شود. یعنی بهقصد لذتبردن خواننده از یک رمان نوشته شده است. شاید این موضوع پیشپاافتاده بهنظر برسد اما بسیار اهمیت دارد. درعینحال به شعور خواننده هم احترام میگذارد و سعی میکند لذتی که با خواندن سطور قرار است ببرد، لذتی سطحی نباشد. تابان، مرز آسمان کتاب دیگری از سریرمانهای تابان است که چون دیگر عناوین این مجموعه، فضایی معمایی-جنایی و رازآلود دارد. این بار خانم دکتر تابان رودکی، باستانشناس جوان و معتبر، درگیر رازی است که نهفقط اعتبار، بلکه جان او را هم تهدید میکند. دو تابلوی مینیاتور نفیس و قدیمی از موزهای دزدیده میشوند. تابان برای برگرداندن آنها، و نام خودش، عازم سفری پرماجرا به صومعهی باستانی سنت استپانوس در جلفای آذربایجان شرقی میشود؛ یک قطعهی این پازل در تپههای مرموز یری، اردبیل، است؛ قطعهای در تهران؛ و قطعهای در نیشابور. و اگرچه داستان در زمان حال رخ میدهد اما ریشهی این معمای هولناک به دوران صفویه و شاهزادهای گمنام برمیگردد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .