رمان «آخرش ميآن سراغم» به نوعي در ژانر وحشت نوشته شده و از زبان راوي است که داستان را براي دوستش تعريف ميکند. داستان از آنجا شروع ميشود که راوي بعد از اينکه آخرين امتحانش را ميدهد و از پلههاي مدرسه پايين ميآيد… راوي «اسمال تپه» را ميبيند که سوار بر موتور گندهاش وسط کوچه مدرسه ايستاده و در همان وقت «نادر» نيز جلوي او سبز ميشود. در بخشي از رمان ميخوانيم: «نادر رفت، دوباره برگشتم و تو کوچه رو نگاه کردم. تا حالا تو عمرم اونجا رو به اون خلوتي نديده بودم. همهش فکر ميکردم الان يکي وايساده پشت يکي از اون درختهاي کوفتي و داره منو سُک ميزنه. يکي از اون چاقوهاي دندونهدار هم دستشه» گلشيري متولد مردادماه 1347 است، اولين داستانهاي کوتاه اين نويسنده در مجلههاي مطرح ادبي به چاپ رسيد تا اينکه در سال 1377 نخستين کتاب او با عنوان «از عشق و مرگ» منتشر شد. وي همزمان با نويسندگي به ترجمه هم روي آورد. با اينکه بيشتر آثار اين نويسنده براي بزرگسالان است داستانهايي هم دارد که مخاطب آنها نوجوانان هستند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .