آتنا لیو، نویسندهای جوان، موفق و الهامبخش است که همهچیز دارد: استعدادی بینظیر در نوشتن، ظاهری تأثیرگذار، و حضوری که در هر جمعی نگاهها را به خود جلب میکند. او با اولین کتابش در مرکز توجه قرار گرفته و حالا در آستانهی انتشار اثری تازه و مهم قرار دارد. اما مرگ ناگهانی آتنا، همهچیز را ناتمام میگذارد. همهچیز، بهجز نسخهی کاملشدهی رمان جدیدش. جون هیورد، نویسندهای گمنام و معمولی، که در سایهی آتنا احساس بیارزشی میکرد، بهطور اتفاقی به این نسخه دست پیدا میکند. او با تصمیمی که در لحظهای وسوسهبرانگیز میگیرد، سرنوشتش را تغییر میدهد. اما چه تصمیمی؟ جون رمان آتنا را با نام خودش منتشر میکند و به سرعت در مسیر شهرت و موفقیت قرار میگیرد. اما پشت این صعود ناگهانی، دروغی بزرگ پنهان شده؛ دروغی که سایهاش هر روز سنگینتر میشود. هرچه جون بیشتر در مسیر جدیدش پیش میرود، فشار افکار عمومی، عذاب وجدان، و شکهایی که از هر طرف به سمتش میآید، او را به مرز فروپاشی میکشاند. کتاب زردپوست داستانی تیزبینانه و پرکشش است دربارهی تصاحب صداهای دیگران، مرز باریک میان الهام و سرقت، و دنیای تاریک و پرتناقضی که میتواند پشت صنعت معروف شدن قرار داشته باشد. این رمان نهفقط یک تریلر روانشناختی، بلکه نقدی جسورانه بر مفهوم اصالت، امتیاز، و قدرت است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .