اگرچه ما خرد و دانش فلاسفه بزرگ را ستایش میکنیم، ولی تاریخ سرشار از شکستهای عشقی مردان و زنان خردمند در هر سنی بوده است، از جمله: فردریش نیچه: «آه، زنان. آنان فراز را فرازتر میسازند و ژرفا را ژرفاتر». (طرد شده از سوی زنانی که خواستار ازدواج با آنها بود، حتی زمانی که خواستهاش را تکرار و تکرار میکرد). ژان پل سارتر: «البته که زنان زشت وجود دارند، ولی من فریباترینشان را دوست میدارم». (معشوقهاش را به عنوان دخترخوانده به فرزندی پذیرفت). برتراند راسل: «ازدواج برای بسیاری از زنان شیوهای رایج به منظور گذران زندگی است» (حداقل وقتی پای ازدواج به میان میآمد، متوجه بود که چهار بار انجام دادن آن، چقدر فریبنده است). فلاسفه بزرگ غرب-مردان و زنانی که تلاشهای فکری آنها از سوی استادان دروس فلسفه در گوشهوکنار جهان ستایش شده است-دائما روابطشان را با رفتارهای پریشان خود به تباهی کشاندهاند… یک چنین رفتار دمدمی مزاجی، از آنها نامزدهایی نامناسب برای ازدواج ساخته است. جای تعجب نیست که بسیاری از فیلسوفان به همین دلیل خیلی راحت از بازی عشقی با یکدیگر صرفنظر میکنند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .