ارسطو، اولین کسی است که دربارهی شعر و هنر رسالهای جداگانه نوشت و در آن اعتراضات افلاطون را، بیآنکه نام او را بیاورد یک به یک پاسخ داد. بعضی از محققان معتقدند که مقصود ارسطو از نگارش این رساله تنها رد عقاید افلاطون دربارهی شعر و هنر است، لکن باید دانست که فیلسوف باریکبینی چون ارسطو، که همهی کوشش خود را در تحلیل فعالیتهای ذهن آدمی و در تنظیم و تبویب علوم و معارف عصر خویش به کار بسته بود، شک نیست که شعر و هنر را نیز، که از عالیترین جلوههای ذوق و روح انسانی است و تا زمان وی به پایهای بس بزرگ رسیده بود، نادیده نمیتوانست گرفت. ارسطو میخواست که ذوق و نیروی دریافت مردم یونان را پرورش دهد و آنان را در درک زیبایی و شناختن زشت از زیبا یاری و راهبری کند، و در این زمینه آثار بسیار به وجود آورد، لکن امروز از آن جمله، جز همین کتاب شعر چیزی باقی نمانده است، و آن نیز، چنانکه خواهیم دید، ناقص و ناتمام به دست ما رسیده است. ترجمهی حاضر بوطیقا نخستین بار در سال ۱۳۳۶ به چاپ رسید و اکنون پس از گذشت نزدیک به هفتاد سال مجددا منتشر میشود. چاپ حاضر تقریبا همان است که در سال ۱۳۳۶ منتشر شد. ولی در این چاپ دو ضمیمه به آن افزوده شده است. یکی مقالهای است دربارهی «بوطیقای دوم» که براساس ترجمهی شارل روئل و ترجمهی جدید ریچارد یانکو نوشته شده، و دیگری رسالهای است دربارهی شعر از خواجه نصیرالدین طوسی که در پایان اساس الاقتباس آورده شده است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .