راوی و شخصیت اصلی کتاب «زنان فوقالعاده» زنی مجرد و خجالتی، به نام دوشیزه میلدرد لتبری، است؛ زنی در حاشیه که در معنای کلیشهای و مرسوم، فاقد جذابیتهاییست که مردها را به خود جلب کند. این راوی اما درست بهواسطۀ همین بیش از حد عادی بودن و به چشم نیامدناش جذاب است و وجه تمایز خود را از دیگر زنانی که در معنای متعارف و کلیشهای جذاباند و همه در این ویژگی به هم شباهت دارند به نمایش میگذارد. جذابیت دوشیزه لتبریِ کتاب «زنان فوقالعاده» در نداشتن جذابیتهای ظاهری اغراقآمیز اوست و در اینکه در حاشیۀ اجتماع و گویی در گوشههای پرت و نامرئی جهان مردسالار قرار دارد. همین ویژگیست که دوشیزه لتبری را از کالاییشدن دور نگه میدارد و به زنی نامتعارف بدل میکند، بیآنکه او خواسته باشد با تعمدی نمایشی تمایز خود را به رخ بکشد. دوشیزه لتبریِ کتاب «زنان فوقالعاده» هیچ ویژگی قهرمانانهای ندارد. او در حاشیه است اما باربارا پیم خوب میداند چطور نور را از آدمهای همیشه در مرکز توجه به جانب آدمهای حاشیهای بگرداند و ما را از مرکز متوجه حاشیه کند. او آدمی حاشیهای را در مقام راوی کتاب «زنان فوقالعاده» قرار میدهد و با عنوانی که روی این کتاب میگذارد ما را به تأمل و بازنگری در معنا و مفهوم «فوقالعادهبودن»، چه در مورد زنان و چه در مورد هر انسانی و هر چیزی بهطور کلی، فرامیخواند. «زنان فوقالعاده» اصطلاحیست برای زنانی که، مثل شخصیت اصلی رمان باربارا پیم، وظایفی پیش پا افتاده و خدماتی را در جاهایی مثل کلیساها و خیریهها بهعهده میگیرند و داوطلبانه به فعالیتهایی اجتماعی میپردازند و به دیگران کمک میکنند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .