جنگ بینِ خونآشامها و گرگینهها از چندین قرن پیش با بالاگرفتنِ خشونتی وحشیانه آغاز شده است. جنگی که قرار است برای یک هدف مشترک، با یک کیک خامهای و عروسی به پایان برسد! میزری لارک که دختر قدرتمندترین مقامِ خونآشامهای جنوب غربی است، پس از بارها جانِ سالم به در بردن از انواع حملات مرگبار، تصمیم گرفته تا جامعه خون آشام را ترک کند و با بهترین دوستش، سِرِنا، در دنیای انسانها زندگی کند. میزری شغلی پیدا میکند، چشمها و دندانهای نیش خود را پنهان میکند و سعی میکند زندگی آرامی داشته باشد. با این حال، پدرش او را احضار میکند و پیشنهاد ازدواج بین گرگینهها و خونآشامها را میدهد تا در زمان فرمانروایی یک فرماندار انسانی جدید، اتحادی برقرار کنند. میزری که در ابتدا به هیچ عنوان قصدِ قبول کردن این ازدواج را نداشت، تنها با شنیدن نام داماد آینده، بدون پرسیدن جزئیات این پیشنهاد را میپذیرد! آیا او برای داماد فوقالعاده مردانهاش که نمیتواند عطر او را تحمل کند، برنامهی دیگری دارد؟
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .