کتاب حاضر پرترۀ مکتوبِ یکی از مهمترین روشنفکران معاصر ایران است. شاهرخ مسکوب (1304-1384) در جوانی راه مذهب را در پیش گرفت، اما خیلی زود به دامان سیاست درغلتید و به حزب توده پیوست. بر اثر فعالیتهای مجدانه و مؤمنانه در این حزب، چند سالی به زندان افتاد؛ اما کمکم آبشخور فکری حزب توده در نظرش استبدادی آمد و از آن برید. این فرصتی شد تا به علاقۀ قلبیاش، ادبیات و اساطیر، بپردازد. دست به قلم برد و جستارهایی دربارۀ شاهنامه و دیگر متون کهن ادبی نوشت، و خوانش تازهای از آنها به دست داد که فضلای قوم را خوش نیامد. هم فرم نوشتههایش تازه بود و هم مضامینی که به آنها میپرداخت. بهتدریج در محافل روشنفکری به اسم و رسمی رسید و منشأ تحولات شد. دیگر از سیاسیکاری گریزان بود و از حواشیِ حلقههای ادبی دوری میکرد. چند نمایشنامه از یونان باستان را به فارسی برگرداند و دربارهشان بحثهای تازهای پیش کشید. بعد از انقلاب نیز چارهای جز مهاجرت ندید. در پاریس، بر اثر تنگناهای مالی، به شغلی روی آورد که سررشتهای از آن نداشت. و در نهایت، سرطان خون او را از پای انداخت. پرترۀ حاضر ــ حاصل رجوع به منابع متعدد و گفتوگو با نزدیکان مسکوب ــ پرترۀ کسی است که شبیهِ هیچکس نبود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .