در توضیحات پشت جلد کتاب می خوانیم: «اگه سلسله صفوی از بین نرفته بود، آینده ی ایران احتمالا چندان تفاوتی نمی کرد. گسستی رخ نداد. عصر صفویه را دوره ی مهمی از تارخ ایران شناختن یک مطلب است و آن را فصل مقدر غایت گرایانه ای از یک روایت حماسی ناسیونالیستی دانستن مطلبی دیگر. در این مطالعه ی تفسیری به طیف وسیعی از علل محیطی، اقتصادی و بالاتر از همه سیاسی، خواهیم پرداخت تا نشان دهیم که چگونه تعامل دولت و جامعه با جهان خارج به گونه ای که اتفاق افتاد پیش رفت و تضعیف و سقوط صفویه را به دنبال آورد. منظور تبیین سرنوشت صفویه است نه توضیح علل "ناکامی" ایران در پیروی از تجدد اروپایی. این دومی موضوع دیگری است. ج. ئل موکیر در کتاب اخیرش راجع به ظهور قدرت صنعتی بریتانیا می نویسد "دشمن اصلی رشد اقتصادی ... تلکه گیر ها و دزد ها و انگل ها بودند که اقتصاددان ها محترمانه تر رانت خوار می نامیدندشان، کسانی که چپاول و بهره برداری از کار دیگران را آسانتر از این می دیدند که خودشان به کارهای اقتصادی مولد بپردازند" مدارک معتبر زیادی در دست نیست که نشان دهد اگر افغان ها (یا اجنبی های دیگری) به ایران نیامده بودند، رانت خواری از مقام شیوه مسلط کسب درآمد در ایران عزل می شد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .