آفتاب گردانهای کور روایت شکست خوردگان جنگ داخلی اسپانیا در سده بیستم است. روایتی که در آن سروان کارلوس آلگریا در روز پیروزی خود را به ارتش دشمن تسلیم میکند چراکه معتقد است در جنگ هر دو طرف مغلوباند؛ جوانک شاعر پیشه گیرافتاده در کوههای مرزی برف الود ناگزیر است از نوزادی کم رمق مراقبت کند؛ معلم موسیقی محکوم به اعدام در سلولهای مالامال از سربازان جمهوری خواه برای زنده ماندن به دروغ و ریاکاری پناه میآورد و النای زیبا برای نجات جان خانوادهاش در برابر وسوسههای زمینی کشیشی سرگردان میان کفر و ایمان دست و پا میزند. در آفتاب گردانهای کور که برنده جایزه ملی ادبیات و جایزه منتقدان کاستیل در سال 2005 بوده است فاتح و مغلوب ناگزیرند تا پایان عمر در سایه وحشت فاشیسم و تلخ کامی و کابوس جنگ زندگی کنند؛ جنگی که نقشی در آغازش نداشتهاند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .