(ایلف کوچولو)، دهمین نمایش از نمایشنامه های مدرن ایبسن، داستان تک فرزند خانواده ی جوانی است که از روی میز به زمین می افتد و برای همیشه از یک پا آسیب می بیند. کار آنجایی بالا می گیرد که کودک شل در آب دریا جان می دهد. اینک هرزه گیاه زهرناک نه تنها پیرامون که درون را هم فرا می گیرد و زهر و بوی بیماری آور خود را به هر سو می پراکند. رازها چون درختی خزان زده در سر راه ادی تند و سرد برهنه و آشکار می شود و آدم ها چهره ی تازه ای از خود و پیرامونیان خویش به چشم می بینند و در سوگ و شگفتی با پرسش پایانی روبرو می شوند: چه باید کرد؟ به کجا، به کدام سو باید نگاه گرداند؟ ایبسن پاسخ خود را دارد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .