این داستان حکایت زندگی و سرگذشت ماهی سیاه کوچولویی است که خسته از تکراری بیهوده که دیگرانِ قصه، بر آن نام زندگی نهادهاند، راه دریا را پیش میگیرد و تمامی طول جویبار را از پی هدفش طی میکند، همراه با اتفاقات و گرفتاریهایی که در طول سفر برایش پیش میآید. از ماجرای حملۀ همسایگان به او برای اینکه معتقدند حرفهای گندهگنده میزند و بچههای دیگر را از راه به در میبرد و مخالفت مادرش برای تصمیمی که اتخاذ کرده و حکایت درسآموزیهای مارمولک دانا که او را از خطرات راه آگاه میکند و در حد توان به او راهکارهایی برای نجات نشان میدهد تا حیلهگریهای خرچنگ و خطرات مرغ ماهیخوار که دشمن درجه یک او و ماهیهای دیگر است. قصه قهرمان محور است. شخصیت اصلی و قهرمان آن، ماهی سیاه کوچولو است، تمامی شخصیتهای دیگر تنها برای رسیدن قهرمان قصه به هدفش، طراحی شدهاند. قهرمانی پرتلاش، متفکر، باهوش و تسلیمناپذیر که یکتنه، در برابر تمامی مخالفان خود، بر سر عقیدهای که بهدرستی آن ایمان دارد، حتی اگر مادرش باشد، میایستد. اما برای همنوعان خود آن جا که بییاورند و کمک میطلبند، همچون ماهی ریزی که در شکم ماهیخوار است، جان خود را فدا میکند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .