اگر سؤالات ما در نیمه ی دوم زندگی این ها باشند؛ من چگونه میتوانم به امنیت مالی دست پیدا کنم؟ چگونه خوشبخت شوم؟ چگونه میتوانم کسی را پیدا کنم که مراقب من باشد؟ چگونه میتوانم کاری کنم که دیگران مرا دوست داشته باشند؟ در این صورت زندگی ما محدود خواهد شد، زیرا با وجود این که این دغدغه ها طبیعی و قابل درک هستند، برای دستور کار روح در نیمه ی دوم زندگی بیش از حد کوچک اند. به این ترتیب، همانگونه که یونگ میگوید: "با کفشهایی راه میرویم که بیش از حد کوچک هستند." وقتی با کفشهایی راه میرویم که بیش از حد کوچکاند، زندگیهایی را خواهیم زیست که بیش از حد کوچک هستند.دکتر جیمز هالیس، رئیس انستیتو یونگ واشنگتن، ده سوال مهم و اساسی را در این کتاب طرح می کند که اگر سوالات جدی زندگی ما شوند، باید منتظر یک بلوغ روانی حیرت انگیز در زندگیمان باشیم.ما به طرز رقتباری فرار میکنیم از دادن پاسخ به این سوالات؛ از اینکه وجود پرعظمت خود را بفهمیم و آن را زندگی کنیم. عجیب است که اکثر آدمها به زندگی حقیرانه و درگیر بودن با سوالات حقیرانه بیشتر خو میکنند تا رفتن به سمت زندگی باعظمت و بزرگتر.هالیس میگوید: "در جایی که ما متوجه نیستیم و حتی حاضر به همکاری برای رشدمان نیستیم، روان دست به کار می شود و رنجی را به زندگی ما ورود می دهد، تا ما در سفر زندگیمان تشویق شویم از آنچه آشنا بوده گام فراتر نهیم و به ناشناخته ها قدم بگذاریم."
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .