"پیاده" کتابی است به قلم یکی از نویسندگان و منتقدان ادبی معاصر، "بلقیس سلیمانی" که در آن داستان یک زن بی پناه و تنها را در شهر درندشتی همچون تهران روایت می کند. آنچه در پیاده با آن رو به رو هستیم، داستان زندگی یک زوج کرمانی با نام های کرامت و انیس است که در سال های بعد از انقلاب، راهی تهران شده اند. این در حالی است که انیس، شخصیت اول داستان "پیاده"، باردار است و ایران در سال های کابوس وار جنگ با عراق به سر می برد. از ازدواج انیس و کرامت یک سال و نیم گذشته است و با مهاجرت به تهران، کرامت به دانشگاه رفته است. اما به تدریج در رفتار او تغییراتی ایجاد می شود و کرامت که حالا به مردی شکاک و بدبین تبدیل شده، حتی اجازه ی خروج از منزل را به انیس نمی دهد. در همین گیر و دار، مردی که هوشنگ نام دارد، قرار است برای مدتی مهمان آن ها باشد اما اقامت او بیشتر از حد انتظار طول می کشد و انیس با رفتارهای عجیب و غریب کرامت و همچنین حضور هوشنگ در خانه، بیش از پیش در عذاب است. دیری نمی پاید که اوضاع مبهم و بد، جای خود را به وضعیتی روشن و بدتر می دهد و با دستگیری کرامت، انیس که فرزند او را در شکم دارد، یکه و تنها در شهری که درگیر اتفاقات اجتماعی و سیاسی فراوان است، رها می شود. "بلقیس سلیمانی" با نگاه به دغدغه ها و نگرانی های یک زن ساده که تمام عمرش را در فقر به سر برده و اکنون نیز گرفتار شرایطی غیرمنتظره شده، داستان خواندنی "پیاده" را پیش می برد و لایه های مختلفی از احساسات و افکار انیس را آشکار می کند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .