خوآن سالواتییرا در کودکی از اسب میافتد و لال میشود. از بیست سالگی در خفا بر طومارهای بلندی از کرباسی به تفصیل سرگذشت شش دهه از زندگیاش را در قالب نقاشیهایی ترسیم میکند؛ سال نوشتهای عشق و هراس و دریغ بر بوم و از رنگ. حالا مرده و پسرانش پی بردهاند که طومار یک سال از زندگی پدر مفقود شده است. نکند از قصد گم و گورش کرده است؟ آیا میتوان پیدایش کرد؟ بابا در آن نقاشی چه کشیده است؟ در آن سال گمشده، چه گذشته است؟ رمانی کوچک، تابلویی بزرگ و زیبا از پدرو مایرال استعدادی نو در ادبیات آرژانتین.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .