«سفر به سرزمین فرشتگان» نام رمانی از داریوش مهرجویی (-۱۳۱۹) کارگردان و نویسنده ایرانی است. او تا کنون دهها جایزه ملی و بینالمللی را برای کارگردانی و فیلمنامه نویسی دریافت کردهاست. سفر به سرزمین فرشتگان داستانی است پر از تصویر و صحنه. داریوش مهرجویی گویی در این رمان صحنههای فیلمی را با قدرت کلامش به تصویر کشیدهاست. تصاویری زنده که تا مدتها در ذهن خواننده باقی میمانند و شهرهای مختلف را بهگونهای توصیف میکند که خواننده شلوغی و سروصدای جایی مثل برادوی را انگار خود میشنود و تجربه میکند. رمان سه راوی دارد، مرد، زن و قصهگو. آنها روایت رویاهای شیرین دو جوان تحصیلکرده و بااستعداد را بهصورتی دراماتیک به تصویر میکشند، تصویری از رویارویی رویاهای رنگارنگ با تیرگی واقعیتهای تلخ، گویی توان انسان برای غرق شدن در رویا و تحمل سختی حدی نمیشناسد: آن روز که آن حادثه رخ داد و همه زندگی ما را پاک زیروزبر کرد، از اولش معلوم بود که روز شومی است. صبح درِ مغازهام که یکی از همین کرکرههای چیندار ظاهراً آهنی است، منتها کوچکتر به اندازه دهنه زیرپلهها، گیر کرده بود و باز نمیشد... قفل هم گیر کرده بود و نشان میداد که دیشب کسی باهاش وررفته؛ با هزار بدبختی باز شد و بعد خود درِ کرکرهای که یک جاش رفته بود تو، یک جاش ورقلمبیده بود و درست رو هم چفت نمیشدند؛ تا اینکه یکی از همین کاسبکارها به دادم رسید و با چکش و گازانبر و این چیزها افتاد بهجانش و خلاصه راهش آورد. دستش درد نکند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .