گفتن از استاد دکتر اسلامی ندوشن هم مثل نوشتهها و آثار ارزندۀ ایشان، سهل و ممتنع است؛ هم سخت است و هم آسان. او که در جوانی با شعر و شاعری شروع کرد و به داستاننویسی هم روی خوش نشان داد، هر دو را تقریبا کنار نهاد و وقت و دانش و توش و توان خود را به نوشتن مقالات فرهنگی و اجتماعی اختصاص داد؛ مقالاتی شیرین و پندآموز در حوزههای متعدد که «ایران» و گفتن و اندیشیدن پیرامون آن، همان نخ تسبیحی است که همه را دربر میگیرد. در همۀ این سالها، عشق و علاقۀ وصفناپذیرش به ایران و بزرگان آن تمامی نداشته است. کافی فهرست آثار او از نظر گذرانده شود که معلوم میشود بیاستثنا، ترجیعبند همۀ آنها ایران و فرهنگ ایرانی است. او گرچه در حوزههای دیگری هچون سفرنامهنویسی، ترجمه و زندگینامۀ خودنوشت هم آثاری خواندنی دارد؛ اما آن چیزی که زندگی خود را صرف آن کرده است، «ایران» است و بس. اهمیت این موضوع نزد استاد اسلامی چنان است که به فکر تأسیس «ایرانسرای فردوسی» میافتد و چون به دلایل متعدد در ایران راه، توفیق مدنظرش حاصل نمیشود، به «هستی» میرسد؛ مجلهای که خود مدیر آن بود و پس از سالها نوشتن در اینجا و آنجا، به مجلۀ خود میرسد و آن را چنانکه دوست دارد، منتشر میکند. انتشار این مجله تا زمانی که ایشان توان ادارۀ آن را داشت، ادامه مییابد و چند سال قبل از اینکه ایران را برای دیدن فرزندانش ترک کند، از ادامۀ انتشار بازمیماند. این کتاب یادنامهای برای استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن است که در پنج فصل گردآوری شده است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .