شجاعت در حوزههای مختلف مانند شجاعت در کار، در عشق، در اجتماع و... معنایی متفاوت مییابد. این پدیده حتی در جوامع مختلف و برای افراد مختلف معنای متفاوتی دارد. یانگ و میلیرن بر اساس نظریات آلفرد آدلر توضیح میدهند که ترس از شکست و طرد شدن ریشه همۀ مشکلات است و شجاعت زمانی حاصل میشود که ما نگاه خود را از منافع شخصی به منافع اجتماعی تغییر دهیم. شجاعت، نبودِ ناامیدی نیست، این است که با وجود ناامیدی رو به جلو گام برداریم. این حرکت رو به جلو و تلاش برای رسیدن به وضعیت ایدهآل، فقط در احساس تعلق به جامعه و خانواده خود را نشان داده و شکوفا میشود. اما بهخاطر نابسامانیها و تبعیضهایی که در برخی جوامع وجود دارد، گاهی اوقات افراد نمیتوانند متعلق به گروهی که دوست دارند و یا لیاقتش را دارند باشند. جامعۀ ایدهآل و هماهنگ در صورتی به وجود میآید که همۀ افراد جامعه به تعریف مشترکی از شجاعت برسند و با اِعمال آن، نابرابریهای اجتماعی را از بین ببرند و حتی اگر لازم شد در این راه منافع شخصی خود را فدای منافع جمعی کنند. نظر یکی از مخاطبان دربارۀ کتاب: «اگر شما فقط کمی یونگ و فروید را بشناسید، حتماً با روانشناسی آدلری هم ارتباط برقرار میکنید که نمونۀ بسیار عالی آن را در باب شجاعت و شهامت در این کتاب خواهید یافت.»
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .