در این کتاب، به قدرت نهفته در احساس «ما» بودن می پردازیم و توضیح می دهیم که سازوکارهای هویتی برای درک زندگی بشری چه نقش مهمی دارند. ارسطو در سخن مشهوری می گوید: «شناخت خویشتن سرآغاز حکمت است.» اما ما معتقدیم که شناخت حقیقی خود به معنای تلاش برای رسیدن به جوهری تغییرناپذیر و ثابت نیست، بلکه شناخت خویشتن به معنای درک چگونگی شکل گیری و بازشکل گیری هویت از طریق تعامل با جهان اجتماعی پیرامون ماست که جزئی تفکیک ناپذیر از آن هستیم و نیز درک چگونگی تأثیر ما در شکل گیری هویت افراد دیگر. « مرزبندی های هویتی وقتی خطرناک می شوند که رهبران غیرخودی ها را تهدید تلقی و پیروانشان را مجاب می کنند که گروه محبوبشان در معرض خطری جدی قرار گرفته و حتی موجودیتش به خطر افتاده است... مراحل آخر این روند به سرعت اتفاق می افتد رهبران گروه خود را به عنوان تنها خیر مطلق معرفی می کنند از این منظر معیوب قتل هم به عنوان یک خیر اخلاقی و حتی لازم به پیروان معرفی می شود. به این ترتیب است که رهبران در طول تاریخ توانسته اند قساوت و خشونت را توجیه کنند.»
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .