ه گواه تاریخ، واپسین فرمانروایان دودمانهای برافتاده سنگینترین بارها را به دوش میکشند، زیرا هر خطای آنها با تمام خطاهای نیاکانشان برابری میکند. نیکالای دوم، آخرین تزار روس، در ازای تاجی که بر سر نهاده بود بهای خوفناکی پرداخت، بهای غفلتهای خود و نیز تاوان لغزشها و بیعدالتیهای حکومت سیصدسالهی رمانفها را. فروپاشی سلطنت تزار توفانی را برانگیخت که پیامدهایش تا روزگار ما ادامه یافته است. از زندگی پرفرازونشیب و سرنوشت فاجعهبار نیکالای و خانوادهاش، یعنی ملکه آلکساندرا و پنج فرزندشان، اسناد گوناگونی در دست است، از یادداشتهای روزانهی زوج سلطنتی گرفته تا گزارشهای قاتلان آنها. بااینهمه، گویی هرچه شواهد بیشتری یافت میشود، رازهای سرگذشت آنان دوچندان میگردد. در یک شب تاریک ژوئیه ۱۹۱۸، نیکالای دوم، آخرین پادشاه دودمان رومانوف، به همراه خانواده و خدمتکارانش به قتل رسید. این حادثه نه تنها پایانی به سه قرن حکومت رومانوفها در روسیه بود، بلکه یکی از معماهای تاریخی قرن بیستم را به وجود آورد. ادوارد راژینسکی، در این اثر ، با استفاده از منابع تاریخی، خاطرات شخصی و گزارشهای مستقیم از وقوع این قتلعام، یک تصویر زنده از زندگی و مرگ خانوادهی سلطنتی رومانوف به وجو میاورد. راژینسکی ما را با شخصیتهایی همچون همسر نیکالای که با باورهای عجیبوغریبش او را محاصره کرده بود، چهار دختر سفیدپوش و پسری که در درد و عشق غرق شده بود، آشنا میکند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .