دو زن با پیشینه و سبک زندگی کاملا متفاوت با جابهجاشدن ساکشان در باشگاه ورزشی مجبور میشوند کفشهای همدیگر را بپوشند و گوشهای از زندگی دیگری را درک کنند. همین کفشها زمینهساز اتفاقات بزرگتری میشوند و آنها را در شرایطی غیرعادی به هم میرسانند تا بدون اینکه بخواهند به هم درس زندگی بدهند. کتاب کفش هایش داستان دوستی زنانه است. از آن دوستیهایی که پلی بر تفاوتها میزند و مهمترین اتفاق زندگیات میشود. همچنین صدای زنانیاست که با گذر از جوانی احساس میکنند از چشمها افتادهاند و اهمیت سابق را ندارند. زنانی که اگرچه همه به آنها نیاز دارند اما کسی آنها را نمیخواهد. این قضیه بهخصوص در مورد سم با آن رئیس کندذهنش صدق میکند و همدردی خواننده را به همراه دارد. دو زن میانسال از طبقههای اجتماعی متفاوت که سرنوشتشان بهواسطۀ یک جفت کفش به یکدیگر گره میخورد. نیشا، زنی آمریکاییالاصل است که همراه با همسر ثروتمندش در هتلی اقامت دارد و سم، که کارمند یک شرکت تبلیغاتی است. روزی حین تمرین در باشگاه، از شرکت با سم برای یک جلسۀ فوری تماس میگیرند و او که عجله داشته اشتباها ساک ورزشی نیشا را برمیدارد و مجبور میشود کفشهای پاشنهبلند چرمی و گرانقیمت نیشا را بپوشد. گم شدن کفشها رفتار همسر نیشا را بهیکباره تغییر داده و او نیشا را از هتل بیرون میکند؛ تا جایی که نیشا مجبور میشود برای ادامۀ زندگی در هتلی دیگر بهعنوان خدمتکار مشغول به کار شود. اما زمانی که او، برحسب تصادف دزد کفشهایش را پیدا میکند و درمییابد دزدیای در کار نبوده. آنها به دوستانی صمیمی تبدیل میشوند که ماحصل این دوستی، پردهبرداری از راز بزرگیست که سالهاست بر زندگی همسر نیشا سایه انداخته است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .