نینا سنکویچ در کتاب تولستوی و مبل بنفش، از روزهاى سخت از دست دادن مىنویسد، از درد جانکاه فراق، از روزهایى که امید و یاس به هم گره خوردهاند و زندگى بوى برگهاى خشکیده را مىدهد. کتاب حاضر، یادداشتهای نینا سنکویچ از خاطرات «یک سال هر روز یک کتاب» اوست. این اثر در سال 2011 از طرف سایت گودریدز نامزد بهترین کتاب خاطرات و اتوبیوگرافی شد و قطعا هرکسی که به ادبیات پناه برده باشد، این کتاب را درک خواهد کرد... زمانی که انسان کسی یا چیزی را از دست میدهد، دچار اندوه میشود. این اندوه، بخش جداییناپذیر زندگی هر انسانی در طول هر دوره از تاریخ است، اما نحوه رویایی با این اندوه یا غم جانکاه است که کیفیت زندگی هر آدمی را عمق میبخشد. نینا سنکویچ (Nina Sankovitch) هم این اندوه تلخ را تجربه کرده و در بین روزمرگی و خو گرفتن به ملال و اندوه از دست دادن شریک تجربههای کودکیاش، یعنی خواهر بزرگترش آن ماری، راه و روشی خاص پیش میگیرد. تا بدین ترتیب در خلال آن به زندگی عادی خویش بازگردد و از اندوه و تلاش برای مواجه با آن، فرصت زیستن دوباره و امید به زندگی را برای خود و اطرافیانش که همچون او با غم ازدست دادن مواجه هستند، رقم بزند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .