پیرمرد و دریا را شاهکار همینگوی میدانند. یک رمان کوتاه. کمی بلندتر از داستان کوتاه. داستان ماهیگیر پیری که چند وقت است هیچ صیدی نکرده است. والدین پسرکی که کمکدستش است پسرک را از همراهی او نهی میکنند و پیرمرد یکتنه به دریا میزند. پس از چند روز سرگردانی ناگاه یک نیزه ماهی بزرگ، خیلی هم بزرگ قلاب را میگیرد… نکتهی جالب پیرمرد و دریا این است که با آن که داستان سادهای دارد سالهاست محمل مناقشه منتقدان بوده است و هرکدام تفسیر خود از این داستان را دارند. خود همینگوی دربارهی این کتاب میگوید: «شما هیچ کتاب خوبی پیدا نمیکنید که نویسندهاش پیشاپیش و با تصمیم قبلی نماد یا نمادهایی در آن وارد کرده باشد… من کوشش کردم در داستانم یک پیرمرد واقعی، یک پسربچهی واقعی، یک دریای واقعی، یک ماهی واقعی و یک کوسهماهی واقعی خلق نمایم؛ و تمام اینها آن قدر خوب و حقیقی از کار درآمدند که حالا هریک میتوانند به معنی چیزهای مختلفی باشند.»
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .