ین رمان هم مانند دو رمان دیگر بختیار علی یعنی آخرین انار دنیا و جمشیدخان عمویم، به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده است. سبکی که به نویسنده اجازه داده است دنیاهای مختلفی خلق کند. راوی این رمان خندان کوچولو خواهر کوچکتر پروانه است. او در آغاز کتاب از یک غروب سرد و برفی در میان کوهستانهای سرکش سخن میگوید. غروب تلخی که بعد از آن همهچیز تغییر کرد. غروبی که خندان کوچولو به آن غروب پروانه میگوید. اما داستان این غروب که در آخر کتاب بیان میشود به چند فصل قبل برمیگردد. راوی داستان را از عید قربان آغاز میکند. عیدی که در آن تعداد قربانیها بهحدی زیاد بود که شهر بوی خون میداد و چالهچولههای کوچهها پر از خون بود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .