«داستانی هوشمندانه و جذاب با پیچشهای داستانی که هرگز نخواهید دید. اولین کتاب استیسی ویلینگهام باعث میشود که شما مدتها قبل از خوابتان آن را ورق بزنید.» - کارین اسلتر وقتی کلویی دیویس دوازده ساله بود، شش دختر نوجوان در شهر کوچک او در لوئیزیانا ناپدید شدند. در پایان تابستان، پدر خودش به جنایات اعتراف کرد و مادام العمر کنار گذاشته شد، و کلوئه و بقیه اعضای خانواده اش را رها کرد تا با حقیقت دست و پنجه نرم کنند و سعی کنند در حالی که با عواقب بعدی روبرو می شوند، پیش بروند. اکنون بیست سال بعد، کلویی یک روانشناس در باتون روژ است و برای عروسی خود آماده می شود. در حالی که در نهایت درک او از شادی ای که برای رسیدن به آن تلاش کرده است، شکننده است، گاهی اوقات احساس می کند که کنترل زندگی خود را به اندازه نوجوانان مشکلی که بیماران او هستند، از دست داده است. بنابراین وقتی یک دختر نوجوان محلی ناپدید می شود، و سپس یکی دیگر، آن تابستان وحشتناک از بین می رود. آیا او پارانوئید است، با دیدن شباهتهایی از گذشتهاش که در واقع وجود ندارد، یا برای دومین بار در زندگیاش، آیا کلویی قصد دارد نقاب یک قاتل را بردارد؟
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .