بشر رنج میبرد و این فقط بهمعنای دردکشیدن نیست. رنج چیزی بیش از درد است. انسان با اَشکال گوناگونی از دردهای روانی درگیر میشود، افکار و هیجانات سخت و دشوار، خاطرات ناخوشایند، احساسات و امیال ناخواسته. انسانها به این مسائل میاندیشند، در مورد آنها نگران و آزردهخاطر میشوند،آنها را پیشبینی میکنند و گاهی نیز از آنها میترسند. اما با وجود دشوارترین رخدادهای شخصی، شجاعت فراوان، محبت عمیق و توانایی قابل توجهی برای پیشرفت، از خود بروز میدهد. آنها با آنکه میدانند ممکن است در روابط انسانی آسیب ببینند، همچنان با هم دوستی میکنند و به یکدیگر عشق میورزند. با اینکه میدانند روزی خواهند مُرد، همواره به آینده امید میبندند. ممکن است در مسیر حرکت خود به پوچی برسند، اما به آرمانهایی معتقدند. انسانها گاهی اوقات کاملاً زنده، حاضر و پایبند هستند. کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن دربارهٔ حرکت از رنج بهسوی درآغوشکشیدن زندگی است، بهجای اینکه صبر کنید تا در نبرد با افکار و احساسات درونیتان پیروز شوید و آنگاه زندگیکردن را شروع کنید. موضوع این کتاب زیستن در زمان حال و زندگیکردن همراه با گذشتهٔ خود و در کنار خاطرات، ترسها و غمها (و نه زندگیکردن در گذشته و یا در خاطرات) است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .