حتمن "زيباي خفته" رو خوندين؟ اين كتاب يه نگاهِ تازه و سنّت شكن به داستان زيباي خفته داره و با يه قصهي بامزهي امروزي، يادمون ميده كه به هيچ قيمتي نبايد تسليم سرنوشت بشيم. هيچكدوم از ما مجبور نيستيم توي بدبختيهايي كه از قبل واسه مون چيدن،غرق بشيم. بلكه ميتونيم باهاشون بجنگيم و راههاي جديدي واسه زندگيمون بسازيم. كافيه يه كم خلّاق، شجاع و اهل ريسك باشيم. "هرييت" برعكس همه شاهزاده خانمهاي لوسِ توي قصهها، يه شاهزادهي شَر و شور و شاد و شنگوله، وقتي هم ميفهمه كه طلسم شده و قراره در 12 سالگي انگشتش بره زير چرخِ همستر و به خواب ابدي فرو بره، به جاي اينكه ناراحت شه، كلي خوشحال ميشه، ميدوني چرا؟ چون اين يعني كه تا 12 سالگي شكست ناپذيره و هيچ اتفاقي واسش نميافته. پس هوراااا... پيش به سوي همهي كارهاي باحال و هيجانانگيز و خطرناكي كه دلت ميخواد اما جشن تولد 12 سالگيش و زمان اجراي طلسم داره نزديك ميشه. بالاخره سرنوشت رو ميشه شكست داد يانه؟
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .