کریستین، شخصیت اصلی رمان پیش از آنکه بخوابم، هر روز صبح، اتفاقات کاملا یکسانی را پشت سر می گذارد: او در اتاقی که آن را به خاطر نمی آورد، در کنار مردی غریبه و ناشناس از خواب بیدار می شود، در حالی که هیچ یک از اشیا و وسایل پیرامونش را به یاد نمی آورد. کریستین، هیچ خاطره ای از روز گذشته و چگونگی زندگی خود، قبل از این صبح ها ندارد. اما آزاردهنده ترین بخش این سردرگمی، مرد مسن تر و ناشناس همراه او در اتاق است. مرد، با صبر و حوصله خود را شوهر او، بن، معرفی می کند و برای کریستین توضیح می دهد که چگونه این بلا سرش آمده است. طبق گفته ی بن، کریستین با اتومبیلی تصادف کرده و مجروح می شود. حالا او به گونه ای از بیماری فراموشی مبتلا شده است و به محض خوابیدن، ذهنش از خاطرات روز پیش، به طور کامل پاک می شود. کریستین، بدون اطلاع بن، توسط پزشکی به نام دکتر نش، به طور مرتب معاینه می شود. دکتر نش به او توصیه می کند که اتفاقات روزانه اش را در دفتر چه ای یادداشت کند. از طریق این دفترچه است که کریستین، شروع به کنار هم گذاشتن تکه های زندگی خود کرده و کم کم متوجه می شود که قبل از تصادف، چه هویتی داشته است. اما حقیقت ممکن است بسیار ترسناک تر[و مرگبارتر]از چیزی باشد که او تصور می کرده است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .