یاغیش کوچولو سر میز ناهار نشسته بود و با لذت پاستاهای شکل دار خوشمزه را با سس قرمر، رنگی می کرد و می خورد وقتی آخرین پاستا را در دهانش گذاشت از مادرش باز هم پاستا خواست اما مادرش گفت: یاغیش، دخترم...
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .