اين کتاب درباره زندگي يکي از عجيب ترين موجودات دوپاييست که از بدو تاريخ خلقت روي کره زمين ديدهشده، ديکتاتوري سنگدل که در طول پنج سال حکومت بر کشورش، يکپنجم مردم را به جوخههاي اعدام سپرد. قرار بود مدينهي فاضلهاي براي مردم کامبوج بسازد سرشار از عدالت و برابري، اما دستاورد حکومت او سياهترين دوراني بود که يک ملت ميتواند تجربه کند؛ چنانکه مردم آن ديار هنوز از يادآوري آن لرزه براندامشان ميافتد. تصوير تأثيرگذار برجايمانده از مدينهي فاضلهي خمرهاي سرخ در کامبوج،کوهي از جمجمههاي انساني است که روي يکديگر تلنبار شدهاند؛ جمجمههايي که صاحبانشان انسانهاي بيگناهي بودهاند که نهفقط به جرم اندک مخالفتي با اين حکومت عدالتگستر بهطور دست جمعي به مسلخ برده شدهاند؛ بلکه کافي بود مشخص شود که بودنشان براي جامعه آرماني که تبليغ ميشد، نفعي ندارد؛ در اين صورت سرنوشتي همينگونه انتظارشان را ميکشيد. اين چيزي نبود جز نقطه اشتراک تئوريک حکومت مائوئيستي خمرهاي سرخ با نازيسم هيتلري. «نگهداري تو هيچ نفعي ندارد، نابودي تو نيز هيچ ضرري ندارد»، اين فقط تکيهکلامي نبود که پل پوت اغلب بکار ميبرد؛
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .